نور

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فرزندان حسن مثنی

29 آذر 1394 توسط راضيه نورمحمدي سودجاني

 حسن مثلّث

او از مبارزان سرسخت دوران منصور عباسى است كه بعد از مقابله جدّى با دستگاه طاغوتى منصور دوانقى، در زندان او درگذشت. حسین بن على، معروف به «شهید فخّ» نوه اوست كه به همراه جمعى از علویان قیام كرده و در منطقه فخّ به شهادت رسید.

 داود

داود، برادر رضاعى امام صادق‏علیه السلام است. وى به خاطر مخالفت با دستگاه استبدادى منصور به زندان افتاد. مادرش حبیبه رومى، به جهت رفع گرفتارى فرزندش، به محضر امام صادق‏علیه السلام شرفیاب شده و چاره خواست. حضرت صادق‏ علیه السلام نیز اعمالى را به وى تعلیم داد كه بعدها به «عمل امّ داود» معروف شد. این عمل را در نیمه رجب به جاى مى‏آورند.آن بانوى مكرّمه با انجام عمل امّ‏داود، زمینه آزادى فرزندش را از سیاه چال‏هاى منصور دوانقى فراهم آورد. داود با امّ‏كلثوم دختر امام سجادعلیه السلام ازدواج كرد و در 60 سالگى در مدینه از دنیا رفت. وى جدّ سادات «بنى‏طاووس» نیز محسوب مى‏شود و نسب سید على بن طاووس، عارف و فقیه پُرآوازه قرن هفتم و صاحب كتاب معروف «اقبال» و دهها اثر ارزشمند دیگر، با 13 واسطه به داود بن حسن مثنّى مى‏رسد.

 ابراهیم الغمر

او پدر بزرگ ابراهیم طباطبا، جدّ «سادات طباطبایى» است. سلسله نسب وى چنین است: ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن مثنّى.شیخ مفید نیز در این مورد چنین مى‏نویسد: «حسن مثنّى شخصیّتى جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایى و متولّى صدقات و امور خیریّه جدّش امیرمؤمنان على‏علیه السلام در عصر خود بود.»

عبداللّه محض‏

او را «عبداللّه كامل» نیز گفته‏اند. مادر وى فاطمه بنت الحسین‏علیهما السلام است. عبداللّه كه در صفات عالى انسانى همچون: جمال، سخاوت و كرامت شباهت تامّى به حضرت رسول‏صلى الله علیه وآله وسلم داشت و از طرف پدر و مادر فاطمى و علوى بود، به عبداللّه محض، عبداللّه كامل و شیخ بنى‏هاشم موسوم گردید. از مشهورترین فرزندان عبداللّه محض، محمد نفس زكیه است كه در مدینه بر ضدّ منصور دوانقى خروج كرده و در منطقه «احجار الزیت» به شهادت رسید. عبداللّه بن حسن مثنّى یكى از راویان خطبه فدكیه حضرت فاطمه‏علیها السلام نیز به شمار مى‏آید. این شخصیت پاك سیرت، برخى از حوادث عاشورا را از پدر و مادرش نقل كرده است كه روایت ذیل، یكى از آنهاست:شیخ صدوق در امالى مى‏نویسد: عبداللّه بن حسن مثنّى از مادرش فاطمه بنت الحسین‏علیهما السلام چنین نقل مى‏كند: روز عاشورا بعد از شهادت پدرم امام حسین‏علیه السلام دشمن براى غارت به خیمه‏ها حمله كرد، عده‏اى از آنها به خیمه ما هجوم آوردند و من كه دختر نوجوانى بودم، با حالتى بهت زده به آنان مى‏نگریستم؛ یكى از آنان در حالى كه گریه مى‏كرد، دو خلخال زینتى را از پاى من درآورد. گفتم: اى دشمن خدا، تو با این غارتگرى و قساوت چرا گریه مى‏كنى؟ او پاسخ داد: چگونه گریه نكنم و حال آنكه من زیور آلات دختر پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم را غارت مى‏كنم!

گفتم: اگر كار زشتى است، انجام نده. او گفت: اگر من این كار را نكنم، دیگرى این كار را خواهد كرد.از دیگر پسران حسن مثنّى؛ جعفر، عباس، محمد و ابراهیم هستند و نام دختران او زینب، امّ‏كلثوم، رقیه و فاطمه است.

منابع:

تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 280وج‏4،ص‏12.8.

ر.ك: مفاتیح الجنان.

 امالى، صدوق، ص 228، مجلس 30.

رساله‏اسدیه،ص‏45وبحارالانوار،ج‏14،ص‏37.

 رساله اسدیه، ص 30 و 31؛ تاریخ ابن خلدون، ج 4، ص 98؛ بلاغات النساء، ص 12.

مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

نور

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس